شهید حسن باقری
در عملیات بیت المقدس، در عرض یک هفته، پنج بار محل استقرار تیپ ولی عصر (عج) را عوض کردند، خسته شده بودیم. لب به اعتراض گشودیم و رفتیم سراغ حسن باقری. گفتیم: امکانات نداریم، دیگر به هیچ وجه از محل فعلی تکان نمی خوریم! ما قوه محرکه می خواهیم! هرچه می خواهد بشود، مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست؟ شهید باقری گفت: «بله هست! بالاتر از سیاهی، سرخی خون شهید است که روی زمین ریخته می شود! قوه محرکه شما خون شهید است.» بعد هم کمی امیدواری داد و از موفقیت در جنگ خبر داد. از آن لحظه هر وقت یاد حرفهای او می افتم، بدنم سرد می شود، انگار در آن لحظه آب سرد روی تنم ریخته اند.
میگفت:بوی عطرعجیبی میداد هربار که اسم عطرشو می پرسیدم جواب سربالا می داد؛شهید که شد تو وصیتنامه اش نوشته بود ؛ بخدا قسم هیچ وقت عطر نزدم هر وقت خواستم معطر شوم از ته دل میگفتم "السلام علیک یااباعبدالله"...برای شادی روح شهدا صلوات