منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 191
بازدید کل : 7834
تعداد مطالب : 192
تعداد نظرات : 1079
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


شهیدفتحی پور:سوگندیادمی کنم که ساده پوش،با"اخلاق خوب"وفردی اسلامی باشم وبه مردم خدمت کنم
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 192
:: کل نظرات : 1079

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 22
:: بازدید ماه : 191
:: بازدید سال : 408
:: بازدید کلی : 7834
نویسنده : يك دوست

بسم رب الزهرا

تمام شهر پی کشتن ولی بودند / نبود مردی و نامردها ولی بودند

که هرکدام به تفسیر خود یلی بودند / چهل نفر که همه قاتل علی بودند

    به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت / قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت

   به کوچه آمده رخصت گرفته اند از هم  / و صف به صف همه نوبت گرفته اند از هم

  سپس دویده و سبقت گرفته اند از هم / برای ضربه رضایت گرفته اند ازهم

     تمام نیتشان قربه الی الله است / و تازه ضربه ی دستی بزرگ در راه است

         یکی غلاف به قصد ثواب بردارد/ یکی به نیت مولا طناب بردارد

      دری که سوخت به یک سمت تاب بردارد /  لگد اگر بزنندش شتاب بردارد

برای کشتن مولا شتاب در کافیست / برای حفظ امامت دوتا پسر کافیست

گذشت کوچه و یک کوچه دگر آمد / چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد

چنان بلند شد و دست سمت سر آمد / به سوی فاطمه دیوار مثل درآمد

همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد / خصوصا اینکه تماشگرش حسن باشد

حسن که ضربه ی سختی به طاقتش می خورد / حسن که ضربه ی اصلی به غیرتش میخورد

چه خوب بود که سیلی به قامتش میخورد / ولی از این همه بادی به صورتش میخورد

همین نسیم، حسن را هزار سال بس است / برای گریه هرشب همین خیال بس است

گذشت کوچه و یک کوچه ی دگرآمد / زسمت کوچه ی سرنیزه ها خبر آمد

که شمر جای مغیره در این گذر آمد / ولی نه روبروی او که پشت سر آمد

غلاف خنجر و حنجر به جای بازو شد / شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد

رسید روضه به جایی که دیدنش سخت است / به حنجری که یقینا بریدنش سخت است

تنی که مثله شود پاکشیدنش سخت است / «صدای وای بنی» شنیدنش سخت است

اگرچه سخت سرت را، ولی جدا کردند / چنان که فاطمه را از علی جدا کردند

همین که تیر رها شد تیغ می برد / رفیق میزند و نا رفیق می برد

عمیق بوسه زده پس عمیق می برد / رفیق می زند و نارفیق می برد

چنان پرنده که هی بال را به هم زده است / صدای فاطمه گودال را به هم زده است

شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات برمحمدوآل محمد(ص)

:: بازدید از این مطلب : 89
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
در23اسفند1392به مناسبت بیست وهشتمین سال شهادتش این وبلا گ بانامش به منظوریادوخاطره این شهید وهمچنین مناسبتهای دیگرمورد بهره برداری قرارگرفت
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

شهدا براي چه رفتند؟

پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شهيد فتحي پور درگاه و آدرس fathipour.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.